-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 28 تیرماه سال 1384 09:46
بالاخره بعد از مدتها سایت بلاگ اسکای باز شد ! ولی واقعا افتضاحه چون هر وقت اومدم خودمو روبه راه کنم و بنویسم یه مشکلی پیش اومد تو این سایت! از همه کسایی که برام کامنت گذاشتن ممنونم. نمیدونم اونا چه جوری میتونستن بلاگ اسکای رو ببینن ؟ ولی به هر حال دوباره نوشتن خوبه٬ آدمو سبک میکنه.
-
یکسالگی
سهشنبه 1 دیماه سال 1383 17:48
امروز یکسال از اولین نوشته این وبلاگ می گذره. تو این یکسال تقرببا همه نوشته ها نقل قول آدمای بزرک بوده، سر شناس یا نا شناس، و چند تایی هم از خودم نوشتم که البته همه ای نوشته ها بیانگر روحیات و طرز تفکر من میتونه باشه. از این به بعد سعی میکنم خودم بیشتر بنویسم و از گفته های دیگران بیشتر در حاشیه استفاده کنم. راستی من...
-
سوغات آشنایی
دوشنبه 30 آذرماه سال 1383 13:53
ما هرگز از آنچه نمی دانستیم و از کسانی که نمی شناختیم هراس نداشتیم : ترس سوغات آشنایی هاست .
-
حد کفایت
دوشنبه 23 آذرماه سال 1383 15:19
برداشت اول: شما می توانید یک نفر را برای همیشه و همه را برای مدتی فریب دهید اما نمی توانید همه را برای همیشه فریب دهید. برداشت دوم: شما می توانید یک نفر را برای همیشه و همه را برای مدتی فریب دهید و همین کافیست.
-
درد من
شنبه 23 آبانماه سال 1383 13:10
درد من حصار برکه نیست درد زیستن با ماهیانی است که فکر دریا به ذهنشان خطور نکرده است
-
هدف از زندگی
دوشنبه 11 آبانماه سال 1383 12:37
همه روزه روزه بودن همه شب نماز کردن همه ساله حج نمودن سفر حجاز کردن شب جمعه ها نخفتن به خدای راز گفتن ز وجود بی نیازش طلب نیاز کردن به مساجد و معابد همه اعتکاف بستن ز مناهی و ملاهی همه احتراز کردن ز مدینه تا به کعبه سر و پا برهنه رفتن دو لب از برای لبیک به وظیفه باز کردن به خدا که هیچ یک را ثمر آنقدر نباشد که به روی...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 3 آبانماه سال 1383 11:07
دنبال کسی نباشید که بتوانید با او زندگی کنید، دنبال کسی باشید که نتوانید بدون او زندگی کنید.
-
بی همگان
چهارشنبه 29 مهرماه سال 1383 13:38
"بی همگان به سر شود " حتی شما دوست عزیز
-
هیچ
چهارشنبه 22 مهرماه سال 1383 08:58
هیچوقت هیچکس هیچ کاری رو به خاطرهیچ چیز انجام نمی ده!!!
-
بار هستی
چهارشنبه 1 مهرماه سال 1383 17:29
میلان کوندرا در کتاب بارهستی می گه : "چیزی را که نتیجه یک انتخاب نیست نه می توان شایستگی تلقی کرد و ن ناکامی" راستی ما کدوم کارمون تو زندگی با انتخاب خودمون بوده؟ من که واسه خودم چیزی به ذهنم نمی رسه.
-
بستنی
سهشنبه 24 شهریورماه سال 1383 13:57
پسر بچه ای وارد یک بستنی فروشی شد و پشت میزی نشست. پیشخدمت یک لیوان آب برایش آورد. پسر بچه پرسید::«یک بستنی میوهای چند است؟» پیشخدمت پاسخ داد:«۵۰ سنت » پسر بچه دستش را در جیبش برد و شروع به شمردن کرد. بعد پرسید:« یک بستنی ساده چند است؟ » در همین حال، تعدادی از مشتریان در انتظار میز خالی بودند. پیشخدمت با عصبانیت پاسخ...
-
دانایی-توانایی-توانگری
یکشنبه 8 شهریورماه سال 1383 15:46
دانا کسی است که از هر کسی چیزی یاد می گیرد. توانا کسی است که بر احساسات خود مسلط است. تواناگر کسی است که قناعت پیشه کند.
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 28 تیرماه سال 1383 08:43
"گویند که هر چیز به هنگام بود خوش ای عشق چه چیزی که خوشی در همه هنگام"
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 17 تیرماه سال 1383 17:22
"کسانی که گذشته را به خاطر نمی آورند محکوم به تکرار آن هستند."
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 15 تیرماه سال 1383 19:33
یه جایی خوندم "بالقوه یعنی هنوز به هدفتان نرسیده اید" و تازه فهمیدم چرا من همیشه حس می کنم یه نیروی بالقوه دارم که باید به فعل در بیاد.
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 14 تیرماه سال 1383 16:03
من همیشه به دو چیز می اندیشم و به دو چیز اعتقاد کامل دارم دوم به خودم سوم به هیچ چیز تو به چند چیز معتقدی؟ خسرو گل سرخی
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 6 تیرماه سال 1383 18:21
فکرشو بکنید اگه نفس کشیدن تو دنیا ممنوع بشه اونوقت در یک لحظه شیش هفت میلیارد مجرم بوجود میاد بدون اینکه خودشون بخوان مجرم باشن. شاید خنده دار به نظر برسه ولی خیلی از قوانین جامعه ما مثل همین می مونه، هر روز جریمه هارو سنگین تر می کنن و پلیس هارو بیشتر، بدون اینکه بخوان راهی پیدا کنن که جلوی خلاف رو بگیره. وقتی تو یه...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 3 تیرماه سال 1383 17:20
و چنان بی تابم،که دلم می خواهد بروم تا ته دشت، بروم تا سر کوه دور ها آوایی است، که مرا می خواند
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 29 خردادماه سال 1383 13:54
اگر همه از خود رضایت داشتند قهرمانی وجود نداشت. مارک تواین
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 25 خردادماه سال 1383 17:19
من تنها برای شادمانی به دنیا نیامده ام ،آمدهام تا کارهای بزرگ انجام دهم . لودویک فان بتهون
-
دعا
شنبه 23 خردادماه سال 1383 17:37
"خدایا مرا از پیروزی ها مغرور و از شکست ها مایوس نگردان"
-
بشکن بشکن ...بشکن
چهارشنبه 20 خردادماه سال 1383 15:04
"سبو بشکست و دل بشکست و جام باده بشکسته خدایا در سرای دل چه بشکن بشکن است امشب"
-
زیباترین
یکشنبه 17 خردادماه سال 1383 15:13
" زیباترین دریا را هنوز نپیموده اند زیباترین کودک هنوز بزرگ نشده زیباترین روزهایمان را هنوز ندیده ایم و زیباترین واژه ها را هنوز برایت نگفته ام "
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1383 21:53
''اگر آدمی زندگی را دوست می داشت٬ هرگز در آغاز تولد نمی گریست. تولد با گریه٬کودکی با بازی٬جوانی با شهوت ٬عشق با لذت٬پیری با حسرت٬تکرار تا ابدیت.''
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 1 فروردینماه سال 1383 23:26
سال نو مبارک . یک سال دیگه هم گذشت و یک سال بزرگتر شدیم . یک سال با خوبی ها و بدیهاش و تجربیات تلخ و شیرینش .برای من که سالی پر از اتفاقات و خاطرات فراموش نشدنی بود .امیدوارم از تجربیاتش برایساختن سالی بهتر استفاده کنم . برای همه آرزوی موفقیت و پیروزی در سال جدید رو دارم
-
بودن یا نبودن
شنبه 23 اسفندماه سال 1382 16:10
هیچ وقت دلم نخواسته که بودنم با نبودنم یکی باشد شاید بد بودن بهتر از بی تاثیر بودن باشد.
-
موج
چهارشنبه 13 اسفندماه سال 1382 15:30
"ساحل افتاده گفت : گر چه بسی زیستم هیچ نه معلوم شد ، آه ، که من کیستم موج ز خود رفته ای ، تیز خرامید و گفت هستم اگر می روم ، گر نروم نیستم " اقبال لاهوری
-
یادداشت های یک بیمار...
چهارشنبه 6 اسفندماه سال 1382 19:20
"فکرشو بکنید اگه بفهمید که یک ماه بیشتر زنده نیستید چیکار میکنید ؟! من بارها این سوال رو از خودم پرسیده بودم و جوابش هم این بود که خوب من زندگی معمولیمو ادامه میدم و البته یه کم هم حساب کتابا رو روشن میکنم و یه سری سفارش و از این جور کارا. اما وقتی پای واقعیت در میونه اوضاع کاملا متفاوته ،من که خودم آرومم ولی این...
-
پشتکار
دوشنبه 20 بهمنماه سال 1382 21:19
میدونستم که ادم خوش شانسی هستم ولی وقتی با آشنایی من با وبلاگ و وبلاگنویسی سیستم بلاگ اسکای بهم ریخت اونوقت متوجه شدم که کارم خیلی درسته و حتما باید برای خودم اسفند دود کنم . با کلی زور و زحمت چند تا دوست پیدا کردم که اکثرا آدرسشونو عوض کردن و حالا روز از نو روزی از نو . نمیدونم من بی حوصله بتونم ادامه بدم یا نه ولیاز...
-
من می نویسم تا شما نظر بدهید
پنجشنبه 11 دیماه سال 1382 23:54
می نویسم چون: " استاد می گوید: بنویس! چه یک نامه، خاطرات روزانه، یا یادداشتی موقع صحبت با تلفن ـ اما بنویس! با نوشتن به خدا و دیگران نزدیکتر می شویم. اگر می خواهی نقش خودت را در جهان بفهمی، بنویس. سعی کن روحت را در نوشته ات بگذاری، حتا اگر هیچ کس کارت را نمی خواند ـ یا بدتر، حتا اگر کسی چیزی را بخواند که نمی خواهی...